با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Regularize

ˈreɡjələraɪz ˈreɡjələraɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    regularized
  • شکل سوم:

    regularized
  • سوم شخص مفرد:

    regularizes
  • وجه وصفی حال:

    regularizing

معنی

verb - transitive
منظم کردن، تنظیم کردن، نظم دادن، مرتب کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد regularize

  1. verb Make regular or more regular
    Synonyms: regularise, regulate, order, govern

لغات هم‌خانواده regularize

ارجاع به لغت regularize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «regularize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/regularize

لغات نزدیک regularize

پیشنهاد بهبود معانی