امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Relate

rɪˈleɪt rɪˈleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    related
  • شکل سوم:

    related
  • سوم‌شخص مفرد:

    relates
  • وجه وصفی حال:

    relating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive C2
بازگو کردن، گزارش دادن، شرح دادن، نقل کردن، گفتن، ربط دادن، درک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Tradition relates that he once ran from Shiraz to Esfahan.
- سنت چنین حکایت می‌کند که او یک بار از شیراز تا اصفهان دوید.
- He related the story of how he first came to America.
- او داستان اولین باری را که به آمریکا آمده بود تعریف کرد.
- He relates poverty and crime.
- او فقر را با جنایت مربوط می‌داند.
- I am unable to relate these two events.
- قادر نیستم این دو رویداد را به هم مربوط کنم.
- Her lecture related to the causes of cancer.
- نطق او مربوط به علل سرطان بود.
- I have never been able to relate to him.
- هرگز نتوانسته‌ام او را درک کنم.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد relate

  1. verb give an account of
    Synonyms:
    break a story chronicle clue one in depict describe detail disclose divulge express get off one’s chest give the word impart itemize lay it on the line let one’s hair down narrate particularize picture present recite recount rehearse report retell reveal run down run through set forth shoot the breeze sling spill spill the beans spin a yarn state tell track verbalize
    Antonyms:
    conceal hide
  1. verb correlate, pertain
    Synonyms:
    affect ally appertain apply ascribe assign associate bear upon be joined with be relevant to bracket combine compare concern conjoin connect consociate coordinate correspond to couple credit have reference to have to do with identify with impute interconnect interdepend interrelate join link orient orientate pertain refer tie in with touch unite yoke
    Antonyms:
    dissociate

لغات هم‌خانواده relate

  • verb - transitive
    relate

ارجاع به لغت relate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «relate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/relate

لغات نزدیک relate

پیشنهاد بهبود معانی