با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Rescission

rɪˈsɪʒn rɪˈsɪʒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable uncountable
حقوق فسخ، ابطال
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rescission

  1. noun The act of reversing or annulling
    Synonyms: recall, repeal, recission, reversal, revocation

ارجاع به لغت rescission

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rescission» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rescission

لغات نزدیک rescission

پیشنهاد بهبود معانی