امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Resile

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - intransitive
انعطاف داشتن، برگشتن، به عقب برگشتن، مرتجع شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد resile

  1. verb Spring back; spring away from an impact
    Synonyms:
    bounce take a hop spring bound rebound recoil reverberate ricochet
  1. verb Formally reject or disavow a formerly held belief, usually under pressure
    Synonyms:
    abjure recant forswear retract

ارجاع به لغت resile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/resile

لغات نزدیک resile

پیشنهاد بهبود معانی