امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Resonant

ˈrezənənt ˈrezənənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
طنین‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
تشدید شده، طنین‌دار
- a resonant sound
- صدای پر طنین
- resonant walls
- دیوارهای طنین‌افزا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد resonant

  1. adjective vibrant in sound
    Synonyms:
    beating booming clangorous consonant deep deep-toned earsplitting echoing electrifying enhanced full heightened intensified loud mellow noisy orotund plangent powerful profound pulsating pulsing resounding reverberant reverberating rich ringing roaring round sonorant sonorous stentorian strident thrilling throbbing thundering thunderous
    Antonyms:
    faint quiet

ارجاع به لغت resonant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resonant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/resonant

لغات نزدیک resonant

پیشنهاد بهبود معانی