با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Responsively

rɪˈspɑːnsɪvli rɪˈspɒnsɪvli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
(واکنش مثبت یا سریع به چیزی یا شخص دیگری) به‌طور/به‌صورتِ واکنشی، به‌طور منعطف، به‌طور سازگار
- The congregation chanted responsively.
- جماعت به‌طور واکنشی هم‌خوانی کردند.
- They will centralize their business to better and more responsively serve international customers.
- آن‌ها کسب‌وکار خود را متمرکز خواهند کرد تا به‌طور بهتر و سازگارتر به مشتریان بین‌المللی خدمت ارائه کنند.
adverb
مشتاقانه، از روی علاقه‌، از روی رغبت
- They listened respectfully and responsively to every participant.
- آن‌ها با احترام و مشتاقانه به همه‌ی شرکت‌کنندگان گوش می‌دادند.
- She was talking responsively.
- او با لحنی حاکی از علاقه‌ و رغبت حرف می‌زد.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده responsively

ارجاع به لغت responsively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «responsively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/responsively

لغات نزدیک responsively

پیشنهاد بهبود معانی