با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Retake

ˌriːˈteɪk ˌriːˈteɪk ˌriːˈteɪk ˌriːˈteɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
دوباره گرفتن، دوباره به‌دست آوردن
noun verb - transitive
دوباره تسخیر کردن، پس گرفتن
- The Russians retook Smolensk from the Germans.
- روس‌ها اسمولنسک را از آلمان‌ها پس گرفتند.
noun verb - transitive
دوباره عکس گرفتن
noun verb - transitive
بازگیری، گرفتن مجدد (شهر یا عکس و غیره)
noun verb - transitive
(فیلم یا صحنه و غیره) عکسبرداری شده، آماده برای فیلمبرداری یا عکس برداری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retake

  1. verb To occupy or take again
    Synonyms: recapture, reassume, re-claim, reoccupy, repossess, resume, take back

ارجاع به لغت retake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retake

لغات نزدیک retake

پیشنهاد بهبود معانی