امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Retaliation

rɪˌtæliˈeɪʃn rɪˌtæliˈeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    retaliations

معنی

noun
تلافی، عمل متقابل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retaliation

  1. noun Action taken in return for an injury or offense
    Synonyms:
    revenge reprisal vengeance punishment
  1. noun The act of retaliating
    Synonyms:
    reprisal requital retribution revenge tit for tat vengeance counteraction counterattack counterblow comeuppance reciprocation payback reward riposte

ارجاع به لغت retaliation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retaliation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retaliation

لغات نزدیک retaliation

پیشنهاد بهبود معانی