با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Retraining

ˌriːˈtreɪnɪŋ ˌriːˈtreɪnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
بازآموزی، آموزش مجدد
- Doctors will have to undergo substantial retraining.
- پزشکان باید تحتِ بازآموزی اساسی قرار بگیرند.
- a retraining course
- دوره‌ی بازآموزی
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده retraining

ارجاع به لغت retraining

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retraining» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retraining

لغات نزدیک retraining

پیشنهاد بهبود معانی