با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Retread

ˈriːtred ˌriːˈtred ˌriːˈtred ˈriːtred
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
روکش انداختن، آج انداختن (لاستیک ماشین)
- The tire shop will retread your old tires to give them a second life.
- لاستیک‌فروشی روی تایرهای قدیمی شما روکش می‌اندازد تا به آن‌ها عمری دوباره ببخشد.
- It is often more cost-effective to retread a tire than to buy a brand new one.
- معمولاً آج انداختن لاستیک نسبت به خرید تایر کاملاً نو، مقرون‌به‌صرفه‌تر است.
verb - transitive informal
بازآفرینی کردن، به شکلی دیگر خلق کردن، تقلید کردن، اسکی رفتن (به‌طوری که سطحی باشد و از خلاقیت و نوآوری تهی باشد)
- The director decided to retread the classic film.
- کارگردان تصمیم گرفت این فیلم کلاسیک را بازآفرینی کند.
- The professor warned against retreading the same arguments in the research paper, urging students to find fresh perspectives.
- پروفسور نسبت به تقلید از همان استدلال‌ها در مقاله‌ی تحقیقاتی هشدار داد و از دانشجویان خواست که دیدگاه‌های تازه‌ای پیدا کنند.
noun countable
تایر روکشی
- The tire shop offers retreads for customers who want an affordable alternative to buying new tires.
- لاستیک‌فروشی برای مشتریانی که می‌خواهند جایگزینی مقرون‌به‌صرفه به جای خرید لاستیک‌های جدید داشته باشند، تایرهای روکشی را پیشنهاد می‌دهد.
- I decided to save some money by purchasing a retread instead of a brand new tire.
- تصمیم گرفتم با خرید تایر روکشی به جای تایر کاملاً نو، مقداری پول پس‌انداز کنم.
noun
بازآفرینی، تقلید، اسکی (به‌طوری که سطحی است و از خلاقیت و نوآوری تهی)
- The movie was a retread of an old classic.
- این فیلم بازآفرینی‌ای از یک فیلم کلاسیک قدیمی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retread

  1. verb Use again in altered form
    Synonyms: rework, make over
  2. verb Give new treads to (a tire)
    Synonyms: remold, remould
  3. noun A used automobile tire that has been remolded to give it new treads
    Synonyms: recap

ارجاع به لغت retread

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retread» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retread

لغات نزدیک retread

پیشنهاد بهبود معانی