با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Retrench

rɪˈtrentʃ rɪˈtrentʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive adverb
قطع کردن، حذف کردن، کم کردن، دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن، از نو خندق ساختن، مستحکم کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retrench

  1. verb
    Synonyms: economize, save, curtail, conserve, abridge, confine, decrease, delete, scrimp, diminish, eliminate, lessen, limit, omit, reduce, remove, shorten, slash

ارجاع به لغت retrench

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retrench» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retrench

لغات نزدیک retrench

پیشنهاد بهبود معانی