با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Retro

ˈretroʊ ˈretrəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more retro
  • صفت عالی:

    most retro

معنی‌ها

noun plural abbreviation
رجوع شود به: retrorocket
adjective
(وابسته به یا همانند مد یا سبک قدیمی که دوباره باب شده باشد) باز رواج، باز رواجی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retro

  1. adjective from yesteryear
    Synonyms: dated, evocative, in period style, nostalgic, old-fashioned, old world, out-of-date, passe, period
    Antonyms: modern

ارجاع به لغت retro

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retro» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retro

لغات نزدیک retro

پیشنهاد بهبود معانی