امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rigger

ˈrɪɡər ˈrɪɡə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    riggers

معنی‌ها

noun
مهیاساز (رجوع شود به: rig)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
(کشتی) بادبان‌افراز، طناب‌گیر
noun
(هواپیما‌سازی) مهندس یا کارگر مونتاژ‌کننده‌ی بدنه و بال، کالبد‌ساز
noun
کارگر چاه نفت
noun
بسته‌بندی کننده‌ی چترنجات
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rigger

  1. noun A long slender pointed sable brush used by artists
    Synonyms:
    rigger brush
  1. noun Someone who works on an oil rig
    Synonyms:
    oil rigger

ارجاع به لغت rigger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rigger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rigger

لغات نزدیک rigger

پیشنهاد بهبود معانی