امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Riot

ˈraɪət ˈraɪət
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    rioted
  • شکل سوم:

    rioted
  • سوم‌شخص مفرد:

    riots
  • وجه وصفی حال:

    rioting
  • شکل جمع:

    riots

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive C1
آشوب، شورش، فتنه، بلوا، غوغا، داد و بیداد، عیاشی کردن، شورش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- to quell a riot
- آشوب را فرونشاندن
- Riots broke out in a few parts of the city.
- در چند نقطه از شهر آشوب به پا شد.
- student riot
- شورش دانشجویان
- Their wedding was really a riot.
- عروسی آن‌ها واقعاً هنگامه بود.
- The sunset was a riot of colors.
- غروب آفتاب از نظر رنگ معرکه بود.
- His father is a riot.
- پدرش آدم محشری است.
- The students rioted and broke windows.
- دانشجویان آشوب به پا کردند و پنجره شکستند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد riot

  1. noun uprising, disorder
    Synonyms:
    anarchism anarchy brannigan brawl burst commotion confusion distemper disturbance flap fray free-for-all fuss hassle lawlessness misrule mix-up mob violence protest quarrel racket row ruckus ruction rumble rumpus run-in scene shivaree shower snarl stir storm street fighting strife to-do trouble tumult turbulence turmoil uproar wingding
    Antonyms:
    calm peace
  1. noun very funny happening
    Synonyms:
    boisterousness carousal confusion excess extravaganza festivity flourish frolic high jinks howl jollification lark merrymaking panic revelry romp scream sensation show sidesplitter skylark smash splash tumult uproar wow
    Antonyms:
    seriousness solemnity
  1. verb protest; cause an uproar
    Synonyms:
    arise debauch dissipate fight go on rampage racket rampage rebel revolt rise run riot stir up trouble take to the streets
    Antonyms:
    comply cooperate make peace

Idioms

  • run riot

    1- آشوب کردن، از دسته در رفتن، دست به شورش و هیاهو زدن 2- سبز و خرم شدن، هنگامه کردن

ارجاع به لغت riot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «riot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/riot

لغات نزدیک riot

پیشنهاد بهبود معانی