امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Risotto

rɪˈzɑːt̬oʊ rɪˈzɒtəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    risottos

معنی

noun
(آشپزی ایتالیایی - برنج و پنیر و گوشتابه) ریساتو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد risotto

  1. noun Rice cooked with broth and sprinkled with grated cheese
    Synonyms:
    Italian rice

ارجاع به لغت risotto

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «risotto» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/risotto

لغات نزدیک risotto

پیشنهاد بهبود معانی