امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Romantic

roʊ / / rə- rəʊˈmæntɪk / / rə-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    romantics
  • صفت تفضیلی:

    more romantic
  • صفت عالی:

    most romantic

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective B1
تصوری، خیالی، واهی، غیرممکن، غریب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a romantic night
- یک شب پرعشق و احساسات
- the romantic love of that young artist
- عشق شاعرانه‌ی آن هنرمند جوان
- the romantic idea of banishing greed
- فکر خوش‌بینانه‌ی از میان‌برداری حرص و آز
- a romantic scheme
- یک طرح غیرعملی
- a romantic youth
- جوان عاشق‌پیشه‌ای
- Some people become romantic between the ages of 16 and 25.
- برخی از مردم در سنین 16 تا 25 عاشق‌پیشه می‌شوند.
- English poetry during the Romantic period
- شعر انگلیسی در دوران رومانتیک
- Lord Byron was a romantic poet.
- لرد بایرون یک شاعر رومانتیک بود.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد romantic

  1. adjective sentimental, idealistic
    Synonyms:
    adventurous amorous bathetic charming chimerical chivalrous colorful corny daring dreamy enchanting erotic exciting exotic extravagant fairy-tale fanciful fantastic fascinating fond glamorous idyllic impractical lovey-dovey loving maudlin mushy mysterious nostalgic passionate picturesque poetic quixotic sloppy soppy starry-eyed syrupy tear-jerking tender unrealistic utopian visionary whimsical wild
    Antonyms:
    pragmatic realistic unromantic

لغات هم‌خانواده romantic

  • adjective
    romantic

ارجاع به لغت romantic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «romantic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/romantic

لغات نزدیک romantic

پیشنهاد بهبود معانی