امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ruler

ˈruːlər ˈruːlə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    rulers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1
فرمانروا، حکمران، رئیس، خدیو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the ruler of the island
- فرمانروای جزیره
- the first ruler who established a country ...
- نخستین خدیوی که کشور گشود ...
noun countable
خط‌کش
- Draw a line with a ruler.
- با خط‌کش یک خط بکش.
- Can you measure accurately with this ruler?
- می‌توانی با این خط‌کش درست اندازه‌گیری کنی؟
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ruler

  1. noun historically, person who ruled an area
    Synonyms:
    baron baroness caesar caliph contessa count countess crowned head czar czarina dame duchess duke dynast emperor empress gerent imperator kaiser khan king lady lord magnate maharajah maharani majesty mikado mogul monarch oligarch overlord pasha potentate prince princess queen rajah rani rex royal shah sovereign sultan sultana tycoon
    Antonyms:
    commoner subject
  1. noun tool for measuring or calculating length
    Synonyms:
    folding rule measure measuring stick rule slide rule straightedge T-square yardstick

لغات هم‌خانواده ruler

سوال‌های رایج ruler

معنی ruler به فارسی چی میشه؟

واژه "ruler" در زبان انگلیسی به معنای "خط‌کش" و "حاکم" است. این واژه دارای دو کاربرد اصلی است که به توضیحات آن‌ها می‌پردازیم.

۱. خط‌کش (Ruler as a Measuring Tool)

تعریف: خط‌کش ابزاری است که برای اندازه‌گیری طول یا رسم خطوط مستقیم استفاده می‌شود. معمولاً از مواد مختلفی مانند پلاستیک، چوب یا فلز ساخته می‌شود و دارای مقیاس‌های اندازه‌گیری در واحدهای مختلف (سانتی‌متر و اینچ) است.

نکات جالب:

- تاریخچه: اولین خط‌کش‌ها به دوران مصر باستان و یونان باستان برمی‌گردد. آن‌ها برای اندازه‌گیری زمین و ساخت بناها استفاده می‌شدند.

- انواع: خط‌کش‌ها انواع مختلفی دارند، از جمله خط‌کش‌های معمولی، خط‌کش‌های تاشو، و خط‌کش‌های دیجیتال که می‌توانند اندازه‌گیری‌های دقیق‌تری ارائه دهند.

- کاربرد: خط‌کش‌ها نه تنها در مدارس برای آموزش ریاضی و هنر استفاده می‌شوند، بلکه در صنایع مختلف مانند معماری، مهندسی و طراحی نیز کاربرد دارند.

- محاسبات: برخی خط‌کش‌ها دارای مقیاس‌های خاصی هستند که به راحتی می‌توان با آن‌ها محاسبات پیچیده‌تری انجام داد، مانند خط‌کش‌های پرگار.

۲. حاکم (Ruler as a Leader or Monarch)

تعریف: در این معنا، "ruler" به شخصی اشاره دارد که بر یک سرزمین یا قلمرو حکومت می‌کند. این شخص می‌تواند یک پادشاه، ملکه، رئیس‌جمهور یا هر نوع رهبر دیگری باشد.

نکات جالب:

- تاریخچه: مفهوم حاکمیت به دوران باستان برمی‌گردد و در طول تاریخ، حاکمان بسیاری با شیوه‌های مختلفی بر کشورها حکومت کرده‌اند. برخی از آن‌ها با قدرت نظامی و برخی دیگر با مشروعیت مذهبی بر سرزمین‌های خود تسلط یافته‌اند.

- عوامل مؤثر در حاکمیت: حاکمان غالباً بر اساس قوانین، سنت‌ها و گاهی اوقات به دلیل قدرت نظامی یا سیاسی خود بر سرزمین‌ها حکومت می‌کنند. میزان قدرت و تأثیر یک حاکم بستگی به شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن زمان دارد.

- انواع حاکمان: حاکمان می‌توانند به صورت مطلق و دیکتاتوری، یا به صورت انتخابی و دموکراتیک باشند. در نظام‌های دموکراتیک، حاکمان معمولاً از طریق انتخابات عمومی به مقام خود می‌رسند.

- نقش حاکمان در تاریخ: حاکمان بسیاری در تاریخ تأثیر بزرگی بر فرهنگ، سیاست و اقتصاد جوامع خود گذاشته‌اند. به عنوان مثال، حاکمان معروفی نظیر اسکندر مقدونی و جوزف استالین به دلیل تصمیمات و اقدامات خود در تاریخ ثبت شده‌اند.

ارجاع به لغت ruler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ruler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ruler

لغات نزدیک ruler

پیشنهاد بهبود معانی