امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Safekeeping

ˌseɪfˈkiːpɪŋ ˌseɪfˈkiːpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نگهداری، امانت‌داری، امانت، حفاظت، حفظ چیزی از خطر و غیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد safekeeping

  1. noun protection
    Synonyms:
    aegis assurance care certainty cover custody guardianship guarding insurance preservation protecting reassurance refuge safeguard security shelter supervision trust

ارجاع به لغت safekeeping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «safekeeping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/safekeeping

لغات نزدیک safekeeping

پیشنهاد بهبود معانی