با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Scarecrow

ˈskerkroʊ ˈskeəkrəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    scarecrows

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
مترسک، لولو سر خرمن
- The farmer placed a scarecrow in his field to keep the birds from eating his crops.
- کشاورز مترسکی را در مزرعه‌اش قرار داد تا پرندگان محصول او را نخورند.
- The scarecrow's hat had fallen off.
- کلاه لولو سر خرمن افتاده بود.
- He created a scarecrow on a dead branch and donate it to Saturn.
- او مترسکی را روی شاخه‌ای خشک و نابارور ساخت و آن را به ساترن (خدای کشاورزی و برداشت محصول) اهدا کرد.
noun countable informal
آدم لاغر و کهنه‌پوش، مترسک (آدم)
- My ex-husband was a scarecrow.
- شوهر سابقم لاغر و کهنه‌پوش بود.
- The scarecrow stumbled down the street.
- مترسک در خیابان لنگان لنگان راه می‌رفت.
noun countable
هر چیز ترس‌آور، موجب ترس (که در واقع بی‌خطر است)
- That toy is a scarecrow.
- اون اسباب‌بازی ترس‌آوره.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scarecrow

  1. noun An effigy in the shape of a man to frighten birds away from seeds
    Synonyms: straw-man, strawman, bird-scarer, scarer
  2. noun A person wearing ragged or tattered clothing
    Synonyms: ragamuffin, tatterdemalion

ارجاع به لغت scarecrow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scarecrow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scarecrow

لغات نزدیک scarecrow

پیشنهاد بهبود معانی