با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Scared

skerd skeəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    scares
  • وجه وصفی حال:

    scaring
  • صفت تفضیلی:

    more scared
  • صفت عالی:

    most scared

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
وحشت‌زده، ترسیده، ترسان
- I was scared of the big dog.
- از آن سگ بزرگ ترسیده بودم.
- At first, he was really scared.
- اولش خیلی وحشت‌زده بود.
adjective
نگران، دلواپس، ناراحت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scared

  1. adjective frightened
    Synonyms: afraid, aghast, anxious, fearful, having cold feet, panicked, panicky, panic-stricken, petrified, shaken, startled, terrified, terror-stricken
    Antonyms: confident, encouraged, unafraid

لغات هم‌خانواده scared

ارجاع به لغت scared

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scared» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scared

لغات نزدیک scared

پیشنهاد بهبود معانی