با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Scenic

ˈsiːnɪk ˈsiːnɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
صحنه‌ای، نمایشی، مجسم‌کننده، خوش‌منظر
- scenic effects
- اثرگذاری از طریق صحنه‌پردازی
- scenic carpenters
- نجارهای صحنه‌ساز
- scenic beauties
- زیبایی‌های منظره
- a scenic route
- جاده‌‌ای خوش‌منظره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scenic

  1. adjective beautiful, picturesque
    Synonyms: breathtaking, dramatic, grand, impressive, panoramic, spectacular, striking
    Antonyms: despicable, dreary, gloomy, ugly

ارجاع به لغت scenic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scenic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scenic

لغات نزدیک scenic

پیشنهاد بهبود معانی