با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Schmooze

ʃmuːz ʃmuːz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - intransitive
(عامیانه) وراجی، صحبت خودمانی
noun verb - intransitive
(عامیانه) وراجی کردن، صحبت خودمانی کردن، غیبت دیگران را کردن (schmoos هم می‌نویسند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد schmooze

  1. verb Talk idly or casually and in a friendly way
    Synonyms: shmooze, shmoose, schmoose, jawbone
  2. noun An informal conversation
    Synonyms: chat, confab, confabulation, schmoose

ارجاع به لغت schmooze

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «schmooze» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/schmooze

لغات نزدیک schmooze

پیشنهاد بهبود معانی