امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Scowl

    skaʊl skaʊl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun verb - intransitive
    ابرو درهم‌کشی، اخم، ترشرویی، اخم کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - When the stepmother saw him she scowled.
    - زن پدر تا او را دید اخم کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد scowl

    1. noun frown
      Synonyms:
      black look dirty look evil eye glower grimace
      Antonyms:
      grin smile
    1. verb frown
      Synonyms:
      disapprove glare gloom glower grimace look daggers at lour lower make a face
      Antonyms:
      grin smile

    ارجاع به لغت scowl

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scowl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scowl

    لغات نزدیک scowl

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    cracker pants waiter safe neck jewelry condom raisin farm stop soup dance plant plane phone dress sea run school eye pet sun night ruby tapestry