امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Seahorse

ˈsiːˈhɔːrs siːhɔːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    seahorses

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی اسب دریایی link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The seahorse gracefully swam through the coral reef.
- اسب دریایی به‌زیبایی از میان صخره‌های مرجانی شنا کرد.
- I saw a seahorse clinging to a strand of seaweed.
- یک اسب دریایی دیدم که به رشته‌ای از جلبک دریایی چسبیده بود.
noun countable
جانورشناسی گراز دریایی
- The seahorse gracefully swam through the ocean depths.
- گراز دریایی به‌زیبایی در اعماق اقیانوس شنا کرد.
- A seahorse's diet consists mainly of small fish and crustaceans.
- برنامه‌ی غذایی گراز دریایی عمدتاً از ماهی‌های کوچک و سخت‌پوستان تشکیل شده است.
noun singular
(افسانه روم) قنطورس، سِنتور (موجود افسانه‌ای که نصف بدنش اسب و نصف دیگرش ماهی بوده است)
- Legend has it that the seahorse possesses magical powers.
- افسانه‌ها می‌گویند که قنطورس دارای قدرت جادویی است.
- Legend has it that the seahorse possesses magical powers, capable of granting wishes.
- افسانه‌ها حاکی از آن است که سِنتور دارای قدرت جادویی است که می‌تواند آرزوها را برآورده کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت seahorse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seahorse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/seahorse

لغات نزدیک seahorse

پیشنهاد بهبود معانی