معنی self-closing به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

به‌طور خودکار بسته‌شونده، به‌طور اتوماتیک بسته‌شونده، خودبند (در و غیره)

- The self-closing faucet in the bathroom is designed to save water by automatically shutting off after a certain period of time.

- شیر آب خودبند در حمام به گونه‌ای طراحی شده است که با خاموش شدن خودکار پس از مدت زمان مشخصی در مصرف آب صرفه‌جویی کند.

- The self-closing door shuts behind you to ensure privacy and security.

- در به‌طور خودکار بسته‌شونده پشت سر شما بسته می‌شود تا از حریم خصوصی و امنیت اطمینان حاصل شود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت self-closing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «self-closing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-closing

لغات نزدیک self-closing

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند