امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sentiment

ˈsentəmənt ˈsentəmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sentiments

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C2
احساس، عاطفه، تمایل، نیت، مقصود، ضعف ناشی از احساسات، احساساتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a rising sentiment for reducing the taxes
- گرایش فزاینده برای کاهش مالیاتها
- strong antislavery sentiments
- تمایلات ضدبردگی قوی
- the sentiment of romantic love
- احساس محبت عاشقانه
- Sentiments can't replace thought.
- عواطف نمی‌توانند جای اندیشه را بگیرند.
- I share your sentiments.
- من هم همین نظریات را دارم.
- a birthday card usually has a sentiment like "Happy Birthday" on it
- کارت زادروز معمولاً حاوی چنین درودی است: "تولدت مبارک"
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sentiment

  1. noun emotion, belief
    Synonyms:
    affect affectivity attitude bias conception conviction disposition emotionalism eye feeling hearts and flowers idea inclination inclining judgment leaning mind opinion overemotionalism partiality passion penchant persuasion position posture predilection propensity romanticism sensibility sentimentality slant softheartedness tendency tender feeling tenderness thought view way of thinking

ارجاع به لغت sentiment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sentiment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sentiment

لغات نزدیک sentiment

پیشنهاد بهبود معانی