با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Serviceberry

ˈsɜːrvɪsberi ˈsɜːvɪsbri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
گیاه‌شناسی زالزالک وحشی، ازگیل
- The serviceberry tree was covered in ripe berries.
- درخت ازگیل پوشیده‌ از دانه‌های رسیده بود.
- Serviceberries are often used in jams.
- ازگیل اغلب در مربا استفاده می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد serviceberry

  1. noun Edible purple or red berries
    Synonyms: juneberry, saskatoon, service-tree, shadberry, shadbush, shadblow

ارجاع به لغت serviceberry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «serviceberry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/serviceberry

لغات نزدیک serviceberry

پیشنهاد بهبود معانی