امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Serviceable

ˈsɜrːvɪsəbl ˈsɜːvəsəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
سودمند، به‌درد‌خور، قابل‌استفاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
روبه‌راه شدنی، تعمیرپذیر
- serviceable fabric
- پارچه‌ی پردوام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد serviceable

  1. adjective useful, functional
    Synonyms:
    advantageous aiding assistive beneficial convenient dependable durable efficient handy hard-wearing helpful invaluable operative practical profitable usable utile utilitarian valuable
    Antonyms:
    unhelpful unprofitable unserviceable useless weak worthless

لغات هم‌خانواده serviceable

ارجاع به لغت serviceable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «serviceable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/serviceable

لغات نزدیک serviceable

پیشنهاد بهبود معانی