امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shapely

ˈʃeɪpli ˈʃeɪpli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خوش‌ریخت، خوش‌ترکیب، شکیل، خوش‌برورو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a shapely figure
- اندام خوش‌ریخت
- Shapely girls welcomed him to paradise.
- دختران پری‌پیکر در بهشت به او خوشامد گفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shapely

  1. adjective well-proportioned
    Synonyms:
    balanced beautiful built comely curvaceous elegant full-figured graceful neat pleasing proportioned regular rounded sightly statuesque sylphlike symmetrical trim well-formed well-turned
    Antonyms:
    deformed disfigured disproportioned formless shapeless unshapely

لغات هم‌خانواده shapely

  • verb - transitive
    shape

ارجاع به لغت shapely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shapely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shapely

لغات نزدیک shapely

پیشنهاد بهبود معانی