امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shaw

ˈʃɒ shaw
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
درختستان، بیشه، ردیف درختان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shaw

  1. noun United States physician and suffragist (1847-1919)
    Synonyms:
    Artie Shaw anna howard shaw Arthur Jacob Arshawsky
  1. noun United States humorist who wrote about rural life (1818-1885)
    Synonyms:
    Henry Wheeler Shaw Josh Billings
  1. noun British playwright (born in Ireland); founder of the Fabian Society (1856-1950)
    Synonyms:
    G. B. Shaw george bernard shaw

ارجاع به لغت shaw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shaw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shaw

لغات نزدیک shaw

پیشنهاد بهبود معانی