با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Shawl

ʃɒːl ʃɔːl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    shawled
  • شکل سوم:

    shawled
  • سوم شخص مفرد:

    shawls
  • وجه وصفی حال:

    shawling

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پوشاک شال (پارچه‌ای که زنان روی شانه و یا سر خودشان قرار می‌دهند)
- I love the patterns and colors of traditional Indian shawls.
- عاشق الگوها و رنگ‌های شال‌های سنتی هندی هستم.
- I borrowed my grandmother's shawl to wear to the wedding.
- شال مادربزرگم را قرض گرفتم تا در عروسی بپوشم.
verb - transitive
با شال پوشاندن، شال بستن
- The elderly woman shawled her shoulders to shield herself from the sun.
- زن سالخورده شانه‌هایش را با شال می‌پوشاند تا از خود در برابر آفتاب محافظت کند.
- The dancer shawled her body.
- رقصنده به بدنش شال بست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shawl

  1. noun A garment wrapped about a person
    Synonyms: cloak, stole, wrap, scarf, tucker, cape, cloth, shoulder shawl, fichu, manta, mantle, maud, serape, tallith, pashmina

ارجاع به لغت shawl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shawl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shawl

لغات نزدیک shawl

پیشنهاد بهبود معانی