امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Shielding

    American: ˈʃiːldɪŋ British: ˈʃiːldɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    استحفاظ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد shielding

    1. verb Hold back a thought or feeling about
      Synonyms:
      defending fending screening harboring safeguarding targeting sheltering shelling shading warding repelling preventing housing securing hiding guarding preserving covering concealing cloaking
      Antonyms:
      uncovering opening exposing endangering
    1. verb To protect from being attacked, exposed to danger, or subjected to difficulty:
      Synonyms:
      defending

    ارجاع به لغت shielding

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shielding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shielding

    لغات نزدیک shielding

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return