امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Shire

    ʃaɪr ʃaɪə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun verb - transitive
    استان، ایالت، ناحیه، به استان تقسیم کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد shire

    1. noun British breed of large heavy draft horse
      Synonyms:
      shire-horse

    Collocations

    • the shires

      بلوکات یا بخش‌های خاور و مرکز انگلیس (به‌ویژه: Cambridgeshire و Lincolnshire)

    ارجاع به لغت shire

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shire

    لغات نزدیک shire

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return