امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shrill

ʃrɪl ʃrɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
تیز، جیغ‌مانند، گوش‌خراش، بسیار زیر (صدا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a shrill whistle
- سوت تیز
- a bird with a shrill call
- پرنده‌ای با صدای گوش‌خراش
adjective
تند، تندوتیز، شدید (مخالفت و اعتراض و غیره)
- Her shrill criticism of his work was both unwarranted and unhelpful.
- انتقاد تند‌وتیز او از کارش هم بیجا و هم بی‌فایده بود.
- Their shrill argument caused their relationship to deteriorate further.
- مشاجره‌ی شدید آن‌ها باعث شد رابطه‌ی آن‌ها بیش‌ازپیش بدتر شود.
verb - intransitive
جیغ زدن، جیغ کشیدن
- The child began to shrill with excitement when he saw his favorite toy in the store window.
- کودک با دیدن اسباب‌بازی مورد علاقه‌اش در ویترین فروشگاه از هیجان شروع به جیغ زدن کرد.
- The dog began to shrill when he saw a squirrel darting across the yard.
- وقتی سگ دید سنجاب در حیاط چرخ می‌زند شروع به جیغ کشیدن کرد.
verb - transitive
با جیغ گفتن، جیغ کشیدن و گفتن
- The coach shrilled his instructions to the players.
- مربی با جیغ دستورات خود را به بازیکنان گفت.
- The child began to shrill his demands for a cookie.
- کودک شروع به جیغ کشیدن و گفتن خواسته‌های خود برای کلوچه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shrill

  1. adjective high-pitched, harsh in sound
    Synonyms:
    acute argute blaring blatant cacophonous clanging clangorous deafening discordant ear-piercing earsplitting high metallic noisy penetrating piercing piping raucous screeching sharp strident thin treble
    Antonyms:
    low soft

لغات هم‌خانواده shrill

  • adjective
    shrill
  • verb - transitive
    shrill
  • verb - intransitive
    shrill

ارجاع به لغت shrill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shrill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shrill

لغات نزدیک shrill

پیشنهاد بهبود معانی