امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sinter

American: ˈsɪntər British: ˈsɪntə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
خاکستر، ته‌مانده و زوائد ذوب‌آهن، رسوب، بستن و سخت شدن، مواد متحجر‌شده در دهانه چشمه آب گرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sinter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sinter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sinter

لغات نزدیک sinter

پیشنهاد بهبود معانی