با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sinuate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(درمورد برگ) دارای حاشیه موجی، موجی، موجدار، کنگره‌کنگره، موج‌دار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sinuate

  1. adjective Curved or curving in and out
    Synonyms: sinuous, wiggly
  2. verb To move sinuously
    Synonyms: slither, snake, undulate

ارجاع به لغت sinuate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sinuate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sinuate

لغات نزدیک sinuate

پیشنهاد بهبود معانی