امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sit Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
از حالت خوابیده به حالت نشسته درآمدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
phrasal verb
صاف نشستن
phrasal verb
علاقه نشان دادن
phrasal verb
بیدار نشستن، به بستر نرفتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sit up

  1. phrasal verb Assume a sitting position from a position lying down
  1. phrasal verb Sit erect
  1. phrasal verb Show sudden interest or surprise
  1. phrasal verb Not go to bed (notionally remaining in a sitting position)

ارجاع به لغت sit up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sit up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sit-up

لغات نزدیک sit up

پیشنهاد بهبود معانی