با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Slingshot

ˈslɪŋʃɑːt ˈslɪŋʃɒt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    slingshots

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی تیرکمان (معمولاً بچه‌ها از آن استفاده می‌کنند)
- The children took turns aiming with the slingshot at tin cans.
- بچه‌ها به‌نوبت با تیرکمان قوطی‌های حلبی را نشانه گرفتند.
- The boy used a slingshot to shoot pebbles at the window.
- پسر از تیرکمان سنگی برای زدن سنگ‌ریزه به سمت پنجره استفاده کرد.
verb - intransitive verb - transitive
شتاب گرفتن، شتاب دادن
- The spaceship slingshot through the atmosphere.
- سفینه‌ی فضایی در جو شتاب گرفت.
- The car slingshot down the steep hill.
- ماشین از تپه‌ی شیب‌دار به سمت پایین شتاب گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slingshot

  1. noun A plaything consisting of a Y-shaped stick with elastic between the arms; used to propel small stones
    Synonyms: sling, catapult

ارجاع به لغت slingshot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slingshot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slingshot

لغات نزدیک slingshot

پیشنهاد بهبود معانی