امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Slink

slɪŋk slɪŋk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive adverb
پوست بره تودلی، انسان یا حیوان رشد‌نکرده و ضعیف، حرکت دزدکی، نظر چشمی، نگاه دزدکی، گام‌های دزدکی، سقط‌شده، نوزاد زود‌رس، لاغر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slink

  1. verb creep by
    Synonyms:
    coast cower glide glissade go stealthily gumshoe lurk meander mooch pass quietly prowl pussyfoot shirk sidle skitter skulk slick slide slip slither snake sneak steal undulate

ارجاع به لغت slink

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slink» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slink

لغات نزدیک slink

پیشنهاد بهبود معانی