با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Slurry

ˈslɜːri ˈslʌri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    slurries

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
دوغاب
- The construction workers mixed the slurry of cement and water to create a strong foundation for the building.
- کارگران ساختمانی دوغاب سیمان و آب را مخلوط کردند تا فونداسیون محکمی برای ساختمان ایجاد کنند.
- The farmer spread the slurry of manure and water onto his fields to fertilize the soil.
- کشاورز دوغاب کود و آب را در مزارع خود پاشید تا خاک را بارور کند.
verb - transitive
تبدیل به دوغاب کردن، دوغاب درست کردن
- The engineer slurred the clay and water.
- مهندس خاک رس و آب را تبدیل به دوغاب کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت slurry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slurry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slurry

لغات نزدیک slurry

پیشنهاد بهبود معانی