امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Snapper

    ˈsnæpər ˈsnæpə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    رباینده، قاشقک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد snapper

    1. noun (football) the person who plays center on the line of scrimmage and snaps the ball to the quarterback
      Synonyms:
      center
    1. noun A party favor consisting of a paper roll (usually containing candy or a small favor) that pops when pulled at both ends
      Synonyms:
      cracker cracker-bonbon
    1. noun Australian food fish having a pinkish body with blue spots
      Synonyms:
      Chrysophrys auratus
    1. noun Large-headed turtle with powerful hooked jaws found in or near water; prone to bite
      Synonyms:
      common snapping turtle Chelydra serpentina

    ارجاع به لغت snapper

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «snapper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snapper

    لغات نزدیک snapper

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return