با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Snarky

ˈsnɑːrki ˈsnɑːki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal
انگلیسی آمریکایی متلک‌بار
- Her snarky tone hinted at her resentment.
- لحن متلک‌بارش از احساس ناخشنودی‌اش حکایت داشت.
- The snarky remark he made about her outfit really hurt her.
- گفته‌ی متلک‌بار او درمورد لباسش او را آزار داد.
adjective informal
انگلیسی آمریکایی پاچه‌گیر، بدخلق
- the snarky customer
- مشتری پاچه‌گیر
- The snarky coworker made the office a toxic environment.
- همکار بدخلق دفتر را به محیطی سمی تبدیل کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت snarky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snarky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snarky

لغات نزدیک snarky

پیشنهاد بهبود معانی