امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Snarl

snɑːrl snɑːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adverb
تله، کمند، گره، گرفتاری، گوریدگی، شوریدگی، بغرنجی، برجسته کردن، نمودارکردن، بغرنج کردن، دندان قروچه کردن، غرولند کردن، خشمگین ساختن، گره خوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The dog snarled at the mailman.
- سگ با خشم دندان‌هایش را به پستچی نشان داد.
- When the tiger snarled, I ran away.
- وقتی که پلنگ خرخر کرد فرار کردم.
- "get away from here!" the guard snarled
- نگهبان غرش‌کنان گفت: «از اینجا دور شوید!»
- The sudden snarl of the dog scared the child.
- غرش ناگهانی سگ کودک را ترساند.
- "shut up!" she said with a snarl
- با صدایی پرخاشگرانه گفت: «خفه شو!»
- It was not easy to comb the girl's snarled hair.
- شانه کردن گیسوی ژولیده‌ی آن دختر آسان نبود.
- This thread snarls easily.
- این ریسمان زود گره می‌خورد.
- The machine snarled the cloth up.
- پارچه در ماشین گیر کرد.
- Traffic has snarled up the city center.
- در وسط شهر راه‌بندان شده است.
- to snarl traffic
- بند آوردن ترافیک
- Her hair was full of snarls.
- مویش بسیار ژولیده بود.
- a big snarl in Ferdowsi avenue
- یک راه‌بندان بزرگ در خیابان فردوسی
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snarl

  1. noun complication, mess
    Synonyms:
    chaos clutter complexity confusion disarray disorder entanglement intricacy intricateness jam jungle knot labyrinth maze mishmash morass muddle muss skein swarm tangle web
    Antonyms:
    ease order organization simplification
  1. verb grumble
    Synonyms:
    abuse bark bluster bully complain fulminate gnarl gnash teeth growl mumble murmur mutter quarrel show teeth snap threaten thunder yelp
    Antonyms:
    laugh
  1. verb complicate, mess up
    Synonyms:
    confuse embroil enmesh ensnarl entangle entwine involve muck muddle perplex ravel tangle
    Antonyms:
    fix simplify uncomplicate

ارجاع به لغت snarl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snarl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snarl

لغات نزدیک snarl

پیشنهاد بهبود معانی