امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Solicitous

səˈlɪsɪtəs səˈlɪsɪtəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مشتاق، آرزومند، مایل، نگران، دلواپس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- solicitous for her children's welfare
- علاقه‌مند به سعادت فرزندانش
- solicitous of his sick wife's health
- نگران سلامتی همسر بیمارش
- solicitous to make friends with her
- خواهان دوست شدن با او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد solicitous

  1. adjective worried
    Synonyms:
    anxious appetent apprehensive ardent athirst attentive avid beside oneself careful caring concerned devoted eager earnest heedful impatient keen loving mindful raring regardful tender thirsty troubled uneasy worried sick worried stiff zealous
    Antonyms:
    easy-going laid-back unafraid unworried

ارجاع به لغت solicitous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solicitous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/solicitous

لغات نزدیک solicitous

پیشنهاد بهبود معانی