با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sore Eyes

sɔr aɪz sɔːr aɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
پزشکی چشم‌درد، سوزش چشم
- The bright lights in the store gave me sore eyes.
- چراغ‌های روشن فروشگاه باعث چشم‌دردم شد.
- The dust in the air caused me to have sore eyes.
- گرد و خاک هوا باعث سوزش چشم‌هایم شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sore eyes

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sore eyes» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sore-eyes

لغات نزدیک sore eyes

پیشنهاد بهبود معانی