امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sparseness

ˈspæsnəs ˈspɑːsnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( sparsity ) تنکی، کم‌پشتی، پراکندگی، تنک بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sparseness

  1. noun The property of being scanty or scattered; lacking denseness
    Synonyms:
    spareness sparsity thinness

ارجاع به لغت sparseness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sparseness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sparseness

لغات نزدیک sparseness

پیشنهاد بهبود معانی