امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spoils

spɔɪlz spɔɪlz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    spoilt
  • شکل سوم:

    spoilt
  • وجه وصفی حال:

    spoiling

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural
غنائم، اموال دزدی، اموال مسروقه، امتیازات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Only one competitor wins and gets the spoils of victory.
- فقط یک رقیب برنده خواهد شد و امتیازات پیروزی را کسب خواهد کرد.
- the spoils of war
- غنائم جنگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spoils

  1. noun possessions stolen or gained
    Synonyms:
    booty cut gain goods graft hot goods loot make pickings pillage plunder prey prize squeeze swag take

لغات هم‌خانواده spoils

  • verb - transitive
    spoil

ارجاع به لغت spoils

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spoils» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spoils

لغات نزدیک spoils

پیشنهاد بهبود معانی