امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sponsorship

ˈspɑːnsərʃɪp ˈspɒnsəʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sponsorships

معنی

noun C1
ضمانت، تکفل، عهده‌گیری، اعانت، تعهد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sponsorship

  1. noun Aid or support given by a patron
    Synonyms:
    aid aegis backing patronage support sponsoring auspice advocacy favor angel auspices sponsor benefactor egis guardianship patron lending one's name to patronization protection protectorship guarantorship tutelage

ارجاع به لغت sponsorship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sponsorship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sponsorship

لغات نزدیک sponsorship

پیشنهاد بهبود معانی