امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spotless

ˈspɑːtləs ˈspɒtləs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more spotless
  • صفت عالی:

    most spotless

معنی

adjective C2
بی‌عیب، بی‌لکه، بی‌خال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spotless

  1. adjective very clean; innocent
    Synonyms:
    above reproach blameless chaste clean decent faultless flawless gleaming hygienic immaculate irreproachable modest pure sanitary shining snowy stainless unblemished undefiled unimpeachable unsoiled unstained unsullied untarnished
    Antonyms:
    dirty soiled spotted stained

لغات هم‌خانواده spotless

  • verb - transitive
    spot

ارجاع به لغت spotless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spotless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spotless

لغات نزدیک spotless

پیشنهاد بهبود معانی