با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sprocket

ˈsprɑːkɪt ˌwiːl ˈsprɒkɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sprockets

توضیحات

همچنین می‌توان از chainwheel به‌ جای sprocket استفاده کرد.

معنی‌ها

noun
(مکانیک) دنده چرخ زنجیرخور، چرخ‌دنده
noun
دندانه زنجیری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sprocket

  1. noun Tooth on the rim of gear wheel
    Synonyms: sprocket wheel, cog

ارجاع به لغت sprocket

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sprocket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sprocket

لغات نزدیک sprocket

پیشنهاد بهبود معانی